سخنران معروف...

سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند،

 یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟

 دست همه حاضرین بالا رفت

.سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم

 کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب،

 اسکناس را مچاله کرد و پرسید: 

چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟

 و باز هم دست های حاضرین بالا رفت.این بار مرد،

 اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین

 کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، 

حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟

 و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت:


 دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم،

 از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.و ادامه داد:

 در زندگی واقعی هم همین طور است، 

ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم،

 خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم

 که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست 

و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است 

هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز

 هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستی
نظرات 11 + ارسال نظر
مایکل بارکر سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:25 ب.ظ http://www.familedooooooor.blogfa.com

خدایی نکرده عاشق شدی نکنه

پاسخ:

سلام کورش جان چطوری خوبی داداش

شوخیشم قشنگ نیس کورش جان

هنوز ارزوهای زیادی دارم و میخام زندگی کنم

سلام
گفتم که خدا نکنه

فـرشتهـ (غـایب همیشـهـ حـاضـر ) سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:25 ب.ظ http://fereshteh33.blogfa.com/

الهـی! نـه مـن آنـم که ز فیـض نگهـت چشـم بپـوشـم
نـه تـو آنـی کـه گـدا را ننـوازی بـه نگـاهـی
در اگـر بـاز نگـردد ،نـرومـ بـاز بـه جـایـی
پشـت دیـوار نشینـم ،چـو گـدا بـر سـر راهـی
کـس بـه غیـر از تـو نخـواهـم ،چـه بخـواهـی چـه نخـواهـی
بـاز کـن در کـه جـز ایـن خـانـه مـرا نیـسـت پنـاهـی

با یک نوشته ی جدید به روزم،خوشحال میشم از حضورتون[گل][گل]

مایکل بارکر سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.familedooooooor.blogfa.com

درباره پستتم فقط میتونم بگم


FANTASTIC

شما هرچی بگی درسته

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 03:31 ب.ظ

ایول,منطق و سخنران

sana سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 03:32 ب.ظ http://www.neloofareabee.blogfa.com

اااا اون که اصلا اسم نداره من بودم

nina سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 07:13 ب.ظ http://nina2013sheitoon.blogfa.com

زیبا بود...
----------------------
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
که تنها دل من ؛ دل نیست

می گل چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 12:00 ب.ظ http://baroon1.blogfa.com

تلخ است که لبریز حقایق شده است

زرد است که با درد موافق شده است

عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی

پاییز بهاری است که عاشق شده است

مایکل بارکر شنبه 24 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 12:45 ق.ظ http://www.familedooooooor.blogfa.com

(( دل دنیارو خون کردی که اینجوری تو رفتی . . . ))


درگذشت مرتضی پاشایی عزیز رو تلیت میگم

واقعا تصورش خیلی سخته که صدای دلنشین و پر احساسشو دیگه نمیشنویم

روحش شاد

تسلیت....

الهام شنبه 24 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:45 ق.ظ http://lifetour.blogsky.com

خیلی عالی ،
فقط من موندم شما چطور شنبه 17 آبان ساعت 11:26 بعد از ظهر این و نوشتی در حالیکه من تو همون روز ساعت 10:45 قبل از ظهر دارم کامنت میذارم!!

راستشو بگو چطوری؟؟؟

الهام یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 07:16 ق.ظ http://lifetour.blogsky.com

چی بگم والا!

شاهزاده سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:58 ب.ظ http://sokhanedel2.blogfa.com/

تو تنها هستی ولی تنها تو نیستی !

با سلام و عرض ادب
ممنون
خیلی جالب بود
واقعا باید بدونیم که همه ی انسانها در زندگی روزهای خوش و ناخوش رو تجربه خواهند کرد ، پس باید با توکل بر خدا مقاوم بود ...

التماس دعای فراوان

سلام مرسی
کاملا درسته محتاجم به دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد