تخته پاک کن گفت:....

جوجه ها سر سفره ناهار گفتند: آخرش کبدمون از کار می افته، چرا باید هر روز ناهار و شام تخم مرغ بخوریم و حتی یک بار هم یک ناهار درست و حسابی نداشته باشیم؟!، خروس سرش را پایین انداخت، در چشمان مرغ اشک جمع شد و به فکر فرو رفت، آنها فردا ناهار مرغ داشتند.

 
مادر گفت:اگر غذات رو نخوری می گم «لولو» بیآد بخورتت، کودک باز هم گریه کرد،مادر داد زد:«لولو» بیا!، لولو آمد، کودک خندید. مادر گفت:« لولو! واقعاً ما لولوها بچه هامون رو باید از چی بترسونیم؟!»


 
 از صبح تا شب سیب می خورد،هر سیب که تمام میشد سریع به سراغ سیب دیگری می رفت،تنها امیدش پیدا کردن یک کرم سیب دیگر بود … اما ناگذیر با یک کرم دندان ازدواج کرد!


 
هر چقدر به دوستانش گفت این کشتی من سی- 130 و توپولف نیست، فایده نداشت، دیگر دوستانش سوار کشتی اش نمی شدند … و به همین دلیل بود که کارتون یوگی و دوستان یک دفعه و ناگهانی تمام شد.



 
دوستش می خورد و می خوابید اما او پله های ترقی را یکی یکی و با زحمت بالا می رفت، به جایی رسید که دیگه بالا رفتن از پله ها براش ممکن نبود، ناگهان صدای دوستش را از آن بالا بالاها شنید:« دیدی آسانسور ترقی هم وجود داره ؟!»


 
پروانه در میان گل ها بود و او محو زیبای اش شده بود، ناگهان مشتی بر صورتش فرو آمد:« مگه خودت خواهر مادر نداری!»


 
تخته پاک کن گفت:« الآن تو را پاک می کنم.»، اما تنها کاری که کرد این بود که همان چند خط سفید روی تخته سیاه را هم از بین برد.



 
دماغش را عمل کرد، حالا به جای اون دماغ گنده یه دماغ کوچولوی سربالا داشت، دو روز بعد از گرسنگی مرد، مادرش صد دفعه بهش گفته بود که عمل جراحی بینی مخصوص آدماست نه فیل ها!



 
مگس کش سوسک رو کشت، اما هیچ کس او را به خاطر سوء استفاده از اختیاراتش محاکمه نکرد.



 
 تمام پل های پشت سر رو خراب کرده بود، عادتش بود که از هر پلی که رد میشه اونو خراب کنه و برای برگشتن از هواپیما استفاده کنه!
نظرات 9 + ارسال نظر
رها جمعه 7 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 06:07 ب.ظ http://http://rahadivoooooneh.blogfa.com/

رسم رفاقت این است که با رفیق پیر شوی
نه اینکه وسط راه از رفیق سیر شوی!

آپم سر بزنی خوشحال میشوم. کمتر از سه تا هم قبول نیست.

چشم

عشق پاک شنبه 8 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.eshghepako20.blogfa.com

زندگی حرکتیست افقی،زگهواره تا گور....
اما زندگی حرکتی عمودیست از زمین تا به آسمان....

behnaz دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 08:09 ب.ظ http://behnaz71.blogfa.com

این مطلب خیلی خوندنیه: ماهم شنیده ایم که :

خداوندکلاغ و طوطی رادریک شب هردو را سیاه و زشت آفرید. طوطی اعتراض کرد زیباوقشنگ شد.ولی کلاغ به رضای خداقانع شد.
حالاکلاغ آزاداست. ولی طوطی در قفس.پس راضی
باشید به رضای خدا
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
پیامی ازطرف خدا: إمروز همه مسائلت رابه من بسپار.من آنهاراحل میکنم.تنها آرام باش وشادزندگی کن.اینگونه بیشتر دوستت دارم..

.روی هرپله که باشی خدا یه پله ازتو بالاتره،نه بخاطراینکه خداست بخاطراینکه دستت روبگیره..

هرگاه خداوند تورابه لبه پرتگاه هدایت کردبه خداوند اطمینان کن چون یاتوراازپشت خواهدگرفت یابه توپروازکردن خواهدآموخت.

بخاطربسپار همراهی خدابا انسان مثل نفس کشیدن است:آرام.بی صدا.همیشگی!
☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️
خداراگفتم:بگذارجهان راقسمت کنیم؛آسمون مال تو،زمین مال من! خداخندیدوگفت:تو بندگی کن همه دنیا مال تو...من هم مال تو..

هرکی مثل من خدارو دوست داره کپی کنه.،

اینوبه اشتراک بزار وبدون قرار نیست پولی بهت برسه یا خبرخوشی
فقط ادمهایی رو الان تواین لحظه یادخداشون میندازه

sana چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 02:52 ب.ظ http://www.neloofareabee.blogfa.com

چه قدرجالب و عجیب بودن

مایکل بارکر پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 11:23 ب.ظ http://www.familedooooooor.blogfa.com

" مــن در خـیـابـانـی گُــم شـدم
کـه تـــو
دسـتِ خـداحـافـظـی را
تــکـان دادی ... ! "

sana جمعه 14 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 01:31 ب.ظ http://www.neloofareabee.blogfa.com

سلاااااااام,آپمممممم,سربزنید خوشحال میشم

سلام اومدم

یامور شنبه 15 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 03:43 ب.ظ http://www.z2bm2.blogfa.com

رسیدے ته خط....

.. ......فداے سرت .....

..کلاس اول یادته؟!!
..... نقطه سر خط....

صدای آشنا یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 10:59 ق.ظ

سلام
مرسی
زیبا بود

سلام
ممنونم

حمیدرضا یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 11:17 ب.ظ

مطلبات عالیه

خیلی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد