آیا میدانید؟؟؟


آیا میدانید؟؟؟

.

.

.

اولین مردمانی که سیستم اگو


 یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر اختراع کردند ایرانیان بودند . 

.

.

.

 اولین مردمانی که مس را کشف کردند ایرانیان بودند . 

.

.

.

 اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند 


ایرانیان بودند در شهر سیلک در اطراف کاشان . 

.

.

.

اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و


 موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند . 

.

.

.

اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند . 

.

.

.

اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند به 


فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی بوده است . 

.

.

.

 اولین ارتش سواره در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با 115 سرباز . 

.

.

.

اولین مردمانی که حروف الفبا را ساختند در


 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان بودند . 

.

.

.

اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند و


 از آن برای منازل استفاده کردند ایرانیان بودند . 

.

.

.

 اولین مردمانی که زغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند . 

.

.

.

 اولین مردمانی که به کرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند .

سلام

سلام دوستان عزیز

خیلی  نشستم فکر کردم

و دیدم تا به خودت جرات نوشتن ندی و ننویسی وبلاگ نویس نمیشی

بخاطر همینم تصمیم گرفتم از اتفاقاتی که دور برم میفته شرو کنم تا یواش یواش  

مخم به کلام چینی عادت کنه

آخه مغز انسان خیلی آپدیت داره

ولی بعضی کارا از روی مغز انجام نمیشه مثلا

وقتی خیلی عصبانی هستی یه هویی دست خود آدم نیست دیگه

گوشیمو برای  بار 60تم زدم تو دیوار ولی این دفه شد 40تیکه

فوری دویدم سمتش(اینم دست خودم نبود)و تیکه هاشو زدم سر هم

دیدم ال سی دیش خورد شده بردم تعمیراتی گفتن دیگه کاری از دست ما بر نمیاد

خلاصه نتیجه این شد که الان یه گوشی دستمه

گمونم جز اولین  گوشی هایی میتونه باشه که توایران وارد شده

ولی خیلی باکلاسه!

ولی یه نکته اعصاب خورد کن داره اونم اینه که وقتی براش یه اس ام اس میاد 

تا نخونی اس ام اسو خود به خود هر از گاهی زنگ میزنه البته من به سازندش حق میدم

آخه اوایل که اس ام اس اومده بود من یادمه باید میرفتی مخابرات فرم پر میکردی

که برات اس ام اس بزارن

بعد اونوقتنام قرار بود

 هر کس واقعا یه کار واجبی داشت اس ام اس میزد

خوب مدام پشت سر هم زنگ میزنه ینی یه پیام داری

یه بنده خدایی نمیتونسته تماس بگیره برات اس ام اس زده

نمیدونسته که الان همراه اول و ایرانسل و اینا 

دم دقه قرعه کشی  دارن

دوستای ما هم که دم دقه تماس که کجایی؟؟

خلاصه یه مدت سر شد

خیلی افسرده شدم ولی خوب که دقت کردم دیدم افسرده شدنم بخاطر گوشیم نیست

یه لحظه دیدم 26سالمه سر تهم کنی هیچی

انگار کف دست

تازه فهمیدم باید خیلی بیشتر تلاش کنم برای داشتن 

و بعد یه مدت هی دیدم افسردم

حالا باور کنید دارم دوباره دنبال گوشیم میگردم

گوشیم نه ها

اینستا

لاین

واتس

وی چت

و

.

.

.

نمیدونم فقط دوست دارم دوباره تو گوشی موبایلم تسخیر شم

.

.

.

.



مردی هنگام غروب به کلانترى می رود تا گم شدن همسرش را اطلاع بدهد


مردی  هنگام غروب به کلانترى می رود تا گم شدن همسرش را اطلاع بدهد



مرد : زنم از صبح رفته خرید ولى هنوز برنگشته خونه !



پلیس : قدش چقدره ؟ 



مرد : تا حالا دقت نکردم !



پلیس : لاغره ؟ چاقه ؟



مرد : یک کم شاید لاغر یا چاق !؟



پلیس : رنگ چشمهاش ؟



مرد : دقیقاً نمی دونم !؟



پلیس : رنگ موهاش ؟



مرد : راستش موهاشو هى رنگ می کنه !!



پلیس : چى پوشیده بود ؟



مرد : پیراهن !؟ … یا مانتو !؟ … نمی دونم !!



پلیس : با ماشین رفته بود ؟



مرد : بله



پلیس : اسم ، رنگ و شماره ماشین ؟



مرد : یک مگان مشکى 1600 تیپ2 -4سیلندر با115 اسب بخار


 – حداکثر گشتاور خروجی:151نیوتن متر-5 دنده با سرعت


 193 کیلومتر برساعت- مونتاژ داخلی-استاندارد آلایندگی: یورو3



(مرد ناگهان می زند زیر گریه!!!)




پلیس : گریه نکنید آقا! آروم باشید. ما ماشینتون رو براتون پیدا می کنیم 

سلام

سلام دوستان عزیز

یه آهنگ هست که ملودیش از من نیست

و نمیدونم مال کیه 

مال یه آهنگ خارجی هست که ملودیشو تو ذهنم داشتم 

 بازنویسی  کردم 



دانلود

پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد....

پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. 


هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى 


اندک در سرما نگهبانى مى‌داد.


از او پرسید: آیا سردت نیست؟




نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس


 گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.


پادشاه گفت: من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم


 یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند.


نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به


 محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد.


صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند، در


 حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود: اى پادشاه من 


هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم 


اما


 وعده لباس گرم تو 


مرا از پاى درآورد!