مرد جوانی از سقراط پرسید....

 مرد جوانی از سقراط پرسید


 راز موفقیت چیست


  سقراط به او گفت


فردا به کنار نهر آب بیا تا


 راز موفّقیت را به تو بگویم


صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به


 کنار رود رفت سقراط از او خواست


 که به سوی رودخانه او را همراهی کند


  جوان با او به راه افتاد


به لبهء رود رسیدند و به آب زدند


 و آنقدر پیش رفتند تا آب به زیر چانه


 آنها رسید. ناگهان سقراط مرد جوان


 را گرفت و زیر آب فرو برد


  جوان نومیدانه تلاش کرد خود را رها کند


 امّا سقراط آنقدر قوی بود که او را نگه دارد


مرد جوان آنقدر زیر آب ماند


 که رنگش به کبودی گرایید و بالاخره توانست


 خود را خلاصی بخشد.همین که به 


روی آب آمد اوّل کاری که کرد 


آن بود که نفسی بس عمیق کشید


 و هوا را به اعماق ریه فرو فرستاد


سقراط از او پرسید


 زیر آب که بودی چه چیز را


 بیش از همه مشتاق بودی


  گفت  هوا


سقراط گفت


هر زمان که به همین میزان


 که اشتیاق هوا را داشتی موفقیت


 را مشتاق بودی تلاش خواهی کرد


 که آن را به دست بیاوری


 راز دیگر ندارد

نظرات 1 + ارسال نظر
حریم یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1396 ساعت 11:52 ب.ظ

ممنون وسپاس /

لطف داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد