بسیار زیبا بود! خدا قوت
مرسی
نیا باران زمین جای قشنگی نیست بسیار زیبا
خییییییلی قشنگه
اصلا قرار نیست کـــه سرخم بیاورم حالا که سهم من نشدی کم بیاورم دیشب تمام شهر تو را پرسه میزدم تا روی زخمهـــای تـــو مرهم بیـاورم میخواستم که چشم تو را شاعری کنم امّا نشد کــــه شعــــر مجسم بیــــاورم دستم نمی رسد به خودت کاش لااقل می شد تــــو را دوباره به شعرم بیاورم یادت که هست پای قراری که هیچ وقت..... میخواستم برای تــــو مریـــــم بیاورم؟ حتی قرار بود که من ابر باشم و باران عاشقانـــه ی نم نم بیاورم کلّــی قرار با تــــو ولی بی قرار من اصلا بعید نیست که کم هم بیاورم اما همیشه ترسم از این است٬ مردنم باعث شود بـــه زندگیت غـــــم بیــاورم حوّای من تو باشی اگر٬ قول میدهم عمراً دوباره رو به جهنّـــــم بیاورم خود را عوض کنم و برایت به هر طریق از زیــــر سنگ هم شده٬ آدم بیــــاورم بگذار تا خلاصه کنم٬ دوست دارمت یا باز هـــم بهــــانه ی محکم بیاورم؟
✘⇜ ﺍَﺯ ﮐَﺴـــﯽ ﮐــِﻪ ﺑِـــﻬِـﺖ ﺩُﺭﻭﻍ ﮔُــﻔــﺘــِﻪ ﻧَﭙـُـــﺮﺱ ﭼِـــــﺮﺍ ✘⇝ ✘⇜ﭼـــﻮﻥ ﺑﺎ ﯾِــﻪ ﺩُﺭﻭﻍ ﺩﯾـــﮕـِﻪ ﻗﺎﻧِــﻌـِـــــﺖْ ﻣــﯿـــﮑُﻨــﻪِ ... ⇝✘
سلام بی معرفت شدی سر نمیزنی بدو آپــم
سلام چشم
بعضی ها سکوتشان هم صدای دروغ می دهد ...!
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺼﺎﺣﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺟﻨﮕﻢ! ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ! خودت میدانی که نمی توانم … ولی … ﻋﺸﻖ ﺗﻤﻠﮏ ﻧﯿﺴﺖ، ﺗﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ! تعلق دو ذهن ، دو قلب … و اگر … اﮔﺮ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻭ ﺑﻤﺎﻧﯽ، ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻥ، ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺟﻨﮕﻢ…
دلم برای آن دلقکی میسوزد که همچون من از این نقاب ، بیزار است که همچون من با صورتک خندان ، می گرید… که همچون من لا به لای شادیهاست که ، آرام آرام میمیرد …
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﺟﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺭ ﺍﺯ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﮐﺠﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺵ . ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺫﻟﯿﻠﺖ ﮐﻨﻪ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﺍﻻﻍ، ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﻢ ! :|
ملت یه جوری دارن واسه امتحانات درس میخونن . . . . که انگار نه انگار عاقبت هممون خاکه:|
بسیار زیبا بود! خدا قوت
مرسی
نیا باران زمین جای قشنگی نیست
بسیار زیبا
مرسی
خییییییلی قشنگه
مرسی
اصلا قرار نیست کـــه سرخم بیاورم
حالا که سهم من نشدی کم بیاورم
دیشب تمام شهر تو را پرسه میزدم
تا روی زخمهـــای تـــو مرهم بیـاورم
میخواستم که چشم تو را شاعری کنم
امّا نشد کــــه شعــــر مجسم بیــــاورم
دستم نمی رسد به خودت کاش لااقل
می شد تــــو را دوباره به شعرم بیاورم
یادت که هست پای قراری که هیچ وقت.....
میخواستم برای تــــو مریـــــم بیاورم؟
حتی قرار بود که من ابر باشم و
باران عاشقانـــه ی نم نم بیاورم
کلّــی قرار با تــــو ولی بی قرار من
اصلا بعید نیست که کم هم بیاورم
اما همیشه ترسم از این است٬ مردنم
باعث شود بـــه زندگیت غـــــم بیــاورم
حوّای من تو باشی اگر٬ قول میدهم
عمراً دوباره رو به جهنّـــــم بیاورم
خود را عوض کنم و برایت به هر طریق
از زیــــر سنگ هم شده٬ آدم بیــــاورم
بگذار تا خلاصه کنم٬ دوست دارمت
یا باز هـــم بهــــانه ی محکم بیاورم؟
✘⇜ ﺍَﺯ ﮐَﺴـــﯽ ﮐــِﻪ ﺑِـــﻬِـﺖ ﺩُﺭﻭﻍ ﮔُــﻔــﺘــِﻪ ﻧَﭙـُـــﺮﺱ ﭼِـــــﺮﺍ ✘⇝
✘⇜ﭼـــﻮﻥ ﺑﺎ ﯾِــﻪ ﺩُﺭﻭﻍ ﺩﯾـــﮕـِﻪ ﻗﺎﻧِــﻌـِـــــﺖْ ﻣــﯿـــﮑُﻨــﻪِ ... ⇝✘
سلام بی معرفت شدی سر نمیزنی بدو آپــم
سلام چشم
بعضی ها
سکوتشان هم
صدای دروغ می دهد ...!
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺼﺎﺣﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺟﻨﮕﻢ!
ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ!
خودت میدانی که نمی توانم …
ولی …
ﻋﺸﻖ ﺗﻤﻠﮏ ﻧﯿﺴﺖ، ﺗﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ!
تعلق دو ذهن ، دو قلب …
و اگر …
اﮔﺮ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻭ ﺑﻤﺎﻧﯽ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻥ، ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺟﻨﮕﻢ…
دلم برای آن دلقکی میسوزد
که همچون من
از این نقاب ، بیزار است
که همچون من
با صورتک خندان ، می گرید…
که همچون من
لا به لای شادیهاست که ، آرام آرام میمیرد …
ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺩﺭ
ﮔﻔﺖ: ﺟﺎﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻡ
ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺟﺎﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ: ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ
ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺭ ﺍﺯ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ: ﮐﺠﺎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ
ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ
ﮔﻔﺘﻢ: ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺵ .
ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺫﻟﯿﻠﺖ ﮐﻨﻪ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﺍﻻﻍ، ﺑﻤﯿﺮﯼ
ﺭﺍﺣﺖ ﺷﻢ ! :|
ملت یه جوری دارن واسه امتحانات درس میخونن
.
.
.
.
که انگار نه انگار عاقبت هممون خاکه:|