عاشقانه

سلام دوستای مهربونم

موزیکی رو ساخته پرداخته کردم

که متن اون تکه هایی از شعر زیبای

فروغ فرخزاد به نام عاشقانه هست

امیدوارم خشتون بیاد



دانلود

روزی زنبور و مار با هم بحثشان شد

روزی زنبور و مار با هم بحثشان شد


مار میگفت: انسانها از ترس ظاهر 


خوفناک من میمیرند نه بخاطر نیش زدنم!


اما زنبور نمی پذیرفت


مار، برای اثبات حرفش  به چوپانی که زیر درختی


 خوابیده بود نزدیک شد و رو به زنبور گفت


من او را می گزم و مخفی میشوم  تو بالای 


سرش سر و صدا و خودنمایی کن!


مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع 


به پرواز کردن بالای سر چوپان نمود


چوپان فورا از خواب پرید و گفت


 ای زنبور لعنتی و شروع به 


مکیدن جای نیش و تخلیه زهر کرد


مقداری دارو بر روی زخمش قرار داد


 و بعد از چندی بهبود یافت.


سپس دوباره مشغول استراحت شد که مار و زنبور 


نقشه دیگری کشیدند


اینبار زنبور نیش زد و مار خودنمایی 


کرد چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید


از ترس پا به فرار گذاشت


او بخاطر وحشت از مار، دیگر زهر را تخلیه ننمود


چند روز بعد  چوپان به خاطر 


ترس از مار و نیش زنبور مرد!

ذهن خلاق

ﺳﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎﻧﺪﺭﺱ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻧﻮﻩ ﺍﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ

ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮒ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﯾﮏ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ می خرﯼ؟!

ﺍﻭ ﻧﻮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻔﺖ: ﺣﺘﻤﺎً ﻋﺰﯾﺰﻡ!

ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩ ﻣﺎﻫﯽ ۵۰۰ دلارﺣﻘﻮﻕ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﯽ 

می گیرﻡ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ!

ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ

ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ

 ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ

ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﻮﻩ ﺍﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ

 ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮒ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟!

ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﮔﻔﺖ: ﺩﺍﺭﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ را ﮐﻪ ﺑﻠﺪﻡ ،ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ

ﭘﺴﺮﮎ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮒ، ﺑﻨﻮﯾﺲ ﻣﺮﻍ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ!

ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ…

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﻮﺩﺭﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ

 ﻣﺮﻍ ﻫﺎ می زﺩ ،ﻣﺰﻩ ﻣﺮﻍ ﻫﺎ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺍﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ

ﭘﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﻭﺵ ﻧﺰﺩ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﺮﺩ

 ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺁﻧﺠﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ، ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻧﻪ، ﺳﻮﻣﯿﻦ

 ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻧﻪ، ﺍﻭ ﺑﻪ ۶۲۳ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺷﺸﺼﺪ ﻭ ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻣﯿﻦ

 ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﺍﺯ ﭘﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ

ﺍﻣﺮﻭﺯ KFC در ۱۲۴ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ ﺩﺍﺭﺩ 

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋﮑﺲ ﺳﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎﻧﺪﺭﺱ ﻭ ﭘﻮﺩﺭ ﻣﺮﻍ

ﮐﻨﺘﺎﮐﯽ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻧﺶ ﺑﺰﻧﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ۵۰ هزار ﺩﻻﺭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﺪ

سلام...

سلام


 امیدوارم سال نو رو به خوبی و خوشی آغازکرده


باشین و تمام سال خوشحال باشین


دنبال بهانه ای برای نوشتن میگشتم


 که دیدم همین قضیه ماسون و


این حرفا و اینکه این افراد ینی همینایی که میگیم


ماسون هستن یا به عبارت دیگه فرهنگی رو که تبلیغ


میکنن ماسونیه به شدت نماد گرا هستن ینی خیلی 


باحاله خوب اگه کسی بخواد کاری رو مخفیانه انجام بده


اصلا برا چی یکی بیاد یه سمی بسازه


 اسمشم و امضاشم روش بنویسه بخورونه به 


همه بعد جلو همه بگه یی هه هه ها ها


من اینکارو کردم!و همین مساله منو به فکر فرو برد که


این عقیده چیه که اصلا باید دونسته میشده


ینی کسی که داره از اون عقیده ای که اون بابا داره


تبلیغش میکنه پیروی میکنه و اصلا زندگیش اونشکلیه


باید بدونه که عقیدش پیرو اون نماده


ینی نظم نوین جهانی که همه مردم درش 


پیرو یه عقیده و یه طرز شکل


 مشخص برای زندگین  و از اونجایی


که همه اون نمادا شیطانین ینی میشه خود شیطان پرستی


چون تو شیطان پرستی هم طرف تا واقعا ندونه


و قبول نکنه که شیطان پرست نمیشه 


البته در مورد نمادها حرف و حدیث بسیاره


و منم خواستم فقط نظرمو در این باره بگم

نوروز مبارک باد...

بوی جان می آید اینک از نفس های بهار

دستهای پر گل اند این شاخه ها ، بهر نثار

با پیام دلکش ” نوروزتان پیروز باد ”

با سرود تازه ” هر روزتان نوروز باد ”

شهر سرشار است از لبخند ، از گل ، از امید

تا جهان باقی است این آئین جهان افروز باد . . .

نوروز مبارک باد